روز مادر مامانی

بهترین نوپای دنیام سلام خوبی مامان ؟ وقتی این خاطره رو می خونی لبخند گرمی بزن و دلگرم باش به مادر بودنم عزیزم. روز مادر سال 92 تو و بابایی سورپرایز خوبی برام داشتین شیطون بلاها. ساعت 9 شب بود بابا زنگ زد مطب گفت: راحله جان امیرمهدی خوابیده نمی تونم بیام دنبالت امشب تنها بیا. کارم که تموم شد اومدم خونه کلیدو به در که می نداختم صدای خنده هات می یومد تعجب کردم در خونه رو که باز کردم دیدم به به امیر مهدی خواب که نیست هیچی پدر و پسر با هم همدست شدن واسه مامان گل وشیرینی و کادو خریدن و با خوشحالی می پریدی و می گفتی مبارک مبارک

محکم تو بغل گرفتمت و یه بوس آبدار تحویلت دادم آخ که چقد خوشمزه بود بابا ، تو و من همگی می خندیدیم خونه غرق شادی شده بود و ما تماشا من و بابا که همدیگه رو تو بغل گرفتم و ازش تشکر می کردم تو داد می زدی للا (یالا) پیتزاها سرد شد گشنمه للا ........ شب خیلی خوبی بود. از بابایی گلت و از شما پسر گلم ممنونم.

 برای بهترین مادر بودن برایت دعایم کن کودکم برای همیشه با تو بودنها دعایم کن محبوبم. این خانه این کاشانه و این دنیا بدون وجود آغوش گرم تو و پدرت برایم سرابی بیش نیست بهشت من همینجاست این خانه ...که با عطر نفسهایتان جانی دویاره می گیرم عزیزانم. عاشقانه دوستتان دارم

به سلامتی تموم بچه هایی که واسه این روز بزرگ با دستی خالی از مال دنیا تمام عشقشونو از ته دل به ماماناشون هدیه میدن .......... و به پایداری عشق همسرانی که سر شرم در آستین دل فرو می برند و در این روز بزرگ قلب خود را به همسرانشان هدیه می کنند و با مهربانی می گویند دست تنگی ام را ببخش عزیزم. واقعا دلهایمان برای این عشقهای ناب می تپد.